راز دل
راز و نیاز با خدا
وقتی که تو بارانی میشوی در آسمان چشمانت غرق میشوم و فراموش میکنم که هوا پاییزی است. برخیز تا پنجرهها را به روی خزان ببندیم، بیم دارم خزان خاطراتمان را غارت کند. باغچه از حجم علفهای هرز سکوت انباشته شده. از خلوت کوچه دلم میگیرد و هنوز در انتظار بارانی شدن چشمانت هستم. هر چند که میدانم بارانی شدن، دل آسمانی میخواهد.......................................
نظرات شما عزیزان:
|
About
سلام به وبلاگ من خوش آمدید راز دلم را گویم تا بگویی راز دل ای خدا ........................................... Archivesاسفند 1390بهمن 1390 دی 1390 Authorsافروزحسین م زینب Links
قلب یخی
تبادل
لینک هوشمند
LinkDump
جوکستان |